آنچه پیشروی شماست، قسمت دهم از مجموعه پادکستهای رادیو تراژدی است. در این رادیو هر ماه یک داستان واقعی با موضوعی تراژیک منتشر میشود.
شماره دهم: قهرمان بیمدال؛ حسین قجهای | نویسنده: زینب کوهیار | راوی: کریم نیکونظر | اصلاح صدا: جلیل نوایی | میکس: رضا دولتزاده | ناشر: موسسهی هوگویک
فوق العاده بود ، خیلی با این قسمت گریه کردم
روح این شهید شاد، حتما باید به زیارت مرقدش بروم در اولین فرصت ان شاالله
مرد شریف و شجاعی بودند. باعث افتخار هر کشوری، حضور چنین سلحشورانی هست
متن و خوانش جذابی است . دست نویسنده متن و خواننده را به گرمی می فشارم.
تا زمانی که کیمیا قهرمان آزادسازی خرمشهر شناخته می شود حسین قجه ای ها در گمنامی اند .
یادش همیشه زنده و جاوید باد
روح پاک این قهرمان یزرگ شاد
درود بیکران بر شما .
آبادانی هستم و بزرگ شده شیراز وساکن بوشهر و سختی دیده جنگ.
وقتی از آبادان کردنمون بیرون اواسط مهر ۵۹ و اومدیم شیراز ،کلاس اول دبستان رو گذرونده بودم و شیراز به کلاس دوم رفتم .
این پادکست رو شنیدم از ابتدا تا به انتها به یاد پسرانی افتادم که همسایگان ما بودند و هفته به هفته و ماه به ماه با دلدادگانشان که آنها هم همسایگانشان بودند وداع می کردند و به قجه ای ها میپیوستند ….. و من ماه بعد و یا سال بعد با دسته ی سنج و دمام که تعقیبشان میکردم و دیدن و شنیدن شیون مادران و خواهرانشان , چهره ی جوانان ناکام مان را در ذهنم حک می کردم .
انشایم خیلی خوب بود.کلاس چهارم دبستان بودم ,اسم معلم ما خانم “بلورچی ” بود ونازنین .نوشتم و بعد در کلاس خواندم : “مهران آزاد شد …پادگان حمید آزاد شد…” انشایم که تموم شد همکلاسی هایم داستانی شنیدند و برایم دست زدند.
در انتها،
به یاد جوان ناکام جنگجوی وطن : طالب نجفی و عشقش که بعد از او گونه هایش را خونین کرد :فریبا کاوزونی.