پشتیبانی فروش: ۰۲۱۸۸۰۸۷۸۶۸
این‌بار در «کتاب تراژدی» از رؤیای کودکان ایران حرف زدیم؛ این‌که بچه‌های ایران در مناطق جنوب شهر، سیستان و بلوچستان، عشایر و حتی بالاشهری‌ها درباره‌ی آینده‌شان چه فکری می‌کنند و آرزوهاشان چیست. طرح جلد را هم بر همین مبنا انتخاب کردیم و فکر کردیم در این اوضاع خراب مالی و آلودگی‌های محیط زیست و هزارجور بدبختی، تنها چیزی که برای ما و بچه‌ها مانده رؤیای زندگی بهتر است و این رؤیا هم از همه‌ی سیم‌خاردارها می‌گذرد.
در این شماره گزارشی درباره‌ی یکی از مهم‌ترین مدارس دخترانه‌ی تاریخ ما، مدرسه‌ی ژاندارک، می‌خوانید؛ همین‌طور جستارهایی از کاوه شجاعی درباره‌ی استرولوژی، محسن آزرم درباره‌ی فیلم‌های جشنواره‌ی کارلووی واری، حسین عیدی‌زاده درباره‌ی سفر به گرجستان. گزارشی از پژمان طهرانیان درباره‌ی دختری نوجوان در هیروشیمای زمان جنگ‌جهانی دوم و مطلبی درباره‌ی نقاشی ایرانی از کریم نیکونظر هم از مطالب دیگر این شماره است.
شرح حال این شماره هم به چهار نفر اختصاص دارد: شهین‌دخت سرلتی که گلاب زهرا را همراه همایون صنعتی‌زاده راه‌اندازی کرد، تندر کیا که می‌خواست ادبیات ایران را زیرورو کند، محمدحسین آیرم رئیس پلیس دوران رضا شاه که جنایتکاری مشهور بود و سهراب سپهری که نقاشی‌هاش رکورد حراج‌ها را جابه‌جا کرده است.
دو داستان کوتاه از پل ترو و یوکو اوگاوا هم در بخش پایانی این مجله‌ی ۲۶۴ صفحه‌ای منتشر شده.
نقد و بررسی‌ها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.